سود مشترک ادما رو به هم نزدیک می کنه

 بابا بزرگ مرد سازنده ای بود به همه کمک می کرد اما به روش خودش,

یه خونه تو دماوند ساخت دور تا دورش شیشه, زمستونا گرم نمی شد, 

تابستونا هم بیرون خونه هوا بهتر بود.


با این حال اخر هفته های خوبی داشتیم,

الان دیگه خبری از اون روزا نیست,

دیگه از جان گذشته ای نیست که شبا با بدبختی اونجا بمونه تا اب و ندزدن,

 وقتی نتونی شب اونجا بمونی چطور می تونی به اون همه درخت برسی.

این شد که تمام رختای سیب,  گلابی, گردو, توت, شاتوت, زردالو, گیلاس و البالو همشون خشکیدن.


عزیزم می گفت تا من سر پا بودم این باغ هم سر پا بود,

تعریف می کرد که چند بار که دزد اومده بوده, عزیز هم اونجا بوده تک و تنها.

 

یه مدتی بود فکرم مشغول این قضیه بود, مامان هم راست میگه, میگه عمو ها سر خرج و مخارجش با هم توافق نداشتن که این باغ خشکید, اما من فکر میکنم یکی از مهمترین دلیلاش همون خونه ست.

نظرات 2 + ارسال نظر
نوید سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:28 ق.ظ http://bottles.blogsky.com

من خیلی قبول دارم که خونه روی روحیه و طرز فکر آدما تاثیر می ذاره. مدل زندگی تو خونه ی اشرافی یا یه کلبه به آدم منش و شخصیت متفاوتی می ده.
:*

kianoush چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:56 ب.ظ

من فکر کردم اگه درست حسابی ساخته بودنش سر رفتن و موندن دوا هم میشد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد